این قصه سر دراز دارد…او هر هفته دیر می کند و من … گاه با غزلی گاه با چند خط دل تنگی گاه… گونه های دفترچه ام را تر می کنم، غروب جمعه که می شود صندوقچه پیامک گوشی ام دل دل می کند تا شاید در همهمه این نوید های ظهور خبر رسیدنت را لمس کند اما افسوس!
پل صراط چشمان شماست
ازچشمانتان که بیفتم قعرجهنمم
اللهم عجل لولیک الفرج
یااباعبدالله”
اگرقراربودبی حضوریاربمیرم
خداکندکه همین دم دراین قراربمیرم
اگررضای توآیدبدست فرق ندارد
که پایداربمانم که روی داربمیرم
بوددرآمدنت گرقرارمرگ وحیاتم هزارباربیاتاهزارباربمیرم
“یا صاحب الزمان(عج)
طفل بی حوصله ام
خسته ز تعطیلی ها
مهر من!
زود بیا
وقت دبستان من است…!تعجیل درظهور آقاصلوات”